551

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

فکر کنم اونایی که خیلی وقته اینجارو میخونن میدونن که من یخورده از نظر اعتقادی یه درگیری هایی دارم و معلوم نیست با خودم چند چندم

داشتم فکر میکنم که واقعا نمیشه گفت من چند سال یا چند ماه دیگه چه عقیده ای داشته باشم ولی خب اگه یه روزی بخوام اسلامو بزارم کنار ( یا حجابمو چه میدونم) احتمالا بیشتر به خاطر اینه که نمیخوام با اکثریت فرق داشته باشم

من توی قم چادر میپوشم ( جدا از اینکه نسبت به هیکل و قیافم اعتماد به نفس ندارم و ازشون خوشم نمیاد) چون اکثریت چادرین. با اینکه تعداد مانتویی ها تو این چند سال اخیر زیاد شدن ولی بازم ادم با مانتو اونقدرا توی سطح شهر راحت تردد نمیکنه. و خب قم هم جای پیشرفت نیست.نسبت به شهرای دیگه ایران یه دهات کامله و توی ابعاد بزرگترم ایران جای پیشرفت نیست.ینی شما ادمای معروف و خفنم ببینی اکثرا خارج از کشور درسشونو ادامه دادن و خفن شدن و بعد اومدن ایران ولی برعکسش خیلی کم پیش میاد.

و خب اگه بخوام از این حباب قم بیام بیرون جزو اقلیت میشم و توی چشم و من واقعا نمیتونم اینو تحمل کنم

من دوست دارم نامرئی باشم و جلب توجه نکنم ولی خب با وضعیت فعلی هر جا برم خلاف چیزی میشه که میخوام.

به خاطر همین میگم اگه یه روز بزنم زیر همه چی احتمالا بیشتر به خاطر همین دلیل خواهد بود...نمیشه هم با کسی در اینباره حرف زد.ای کاش خانوادم مذهبی نبودن خدایی...یا درک اینو داشتن که لازم نیست بچشون کاملا شبیه خودشون فکر کنه و در هر شرایطی بازم بچشونه..ولی خب ارزوی دست نیافتیه.اون روز مامان میگفت اگه حجابتون مشکل دار بشه حلالتون نمیکنم.خب من چی بگم اخه ؟ :( وقتی میدونم کوچکترین کاری که بکنم در نظر اونا دیگه بچشون نیستم ؟ :(

تازه بیام بگم به نظر من اسلام کامل نیست؟ بگم من نه کامل باور دارم که خدا هست و نه اینکه نیست؟ بگم ممکنه بای باشم؟

ممکنه ملت بگن برو مستقل شو و ازشون دور شو و فلان ولی خب نمیشه...اولا که جدا از همه ی اینا واقعا خیلی جاها در حقم خوبی و ازخود گذشتگی کردن و نمیتونم بگم ادمای بدین واینکه ادم دوست داره حداقل اعضای خانوادش درکش کنن و قبولش کنن نه اینکه ناامن ترین ادما برای درد و دل کردن رو مامام باباش ببینه...و مشکلم اینه که تنها مشکلم این نیست! دیدین این exmuslim هارو؟ من نمیتونم داستانشونو بخونم با اینکه احتمالا توی 50-60 درصد موارد باشون هم نظرم.نمیتونم بخونم چون مثل اونا نیستم.

من با رد اسلام ازاد نمیشم.من ازش متنفر نیستم و بدون عقایدم وضعیت روحیم درست نمیشه و حتی ممکنه بدتر شه.من این رابطه love-hate طوری که با مذهب دارم رو دوست دارم ولی گاهی اوقات میگم ای کاش یه غیر مذهبی علاقه مند به مذهب بودم تا برعکش.احساس میکنم اگه از اول اونجوری بودم حالم خیلی بهتر بود ولی الان اگه بشم یه غیر مذهبی علاقه مند به مذهب بازم حالم خوب نمیشه چون مشکل از جای دیگس :(

استاد جان...
ما را در سایت استاد جان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0orangyblu9 بازدید : 67 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:58